امروز رفتم آتشکده یزد یه تابلو داشت که از مردم خواسته بود طهارت نماز و تن رو رعایت کنند و بروند زیارت آتش?
صف طولانی آدمها برای خرید بلیط و صف طولانی تر برای دیدن اتاق آتش
از سر کنجکاوی رفته بودم …تو حیاط یه پسری داشت زرتشت رو به مردم معرفی میکرد یه عده هم جمع شده بودن دورش شاید همون عده ای که اگر یه آخوند صحبت کنه میزنن یه کانال دیگه چون حوصله حرفدشنیدن ندارن..
رفتم داخل و تو صف بودم دیدم بعضیا با آب و تاب میگن ۷۰۰ ساله که این آتش خاموش نشده غافل از اینکه یکی دو تا زرتشتی گفتن که انبار هیزم خشکشون همون اتاق پشتی آتشکده است از کنجکاوی رفتم پرسیدم آخه…
خلاصه مردم با چه ذوقی عکس میگرفتن.
زرتشتیا با شدت وآب و تاب تبلیغ میکردن در حالی که به قول خودشون حکومت اونهارو از تبلیغ منع کرده…
تو دیدن امروز رفتم سراغ یه پسری که زرتشتی و مبلغ اونجا بود حاضر نبود مقایسه ای با دینم باهام حرف بزنه فقط به یک سوالم جواب داد.
رفتم بیرون و سراغ کتابفروشی زرتشتی رو گرفتم و رفتم سراغش
دکترای ادیان در هند میخوند و اونجا فهمیدم که در هند در این رشته دکترا یکسری چیزهایی که ما خودمون هم خرافات میدونیم به عنوان عقاید دین اسلام و شیعه آموزش میدن
در صحبت کوتاه کتابشون رو معرفی کرد و یک مناجاتی رو نشونم داد که گفت هر کسی دچار سختی میشه این رو ۴۰ شب میخونه و گفت که ما به سمت نور حتی نور شمع در تاریکی نماز میخونیم و…
با اینکه ممنوع التبلیغ بودن ولی حرفاشونو میزدن
به هر حال تجربه خوبی بود