در ميان روايات شيعه تناقض و تضاد وجود دارد؛ به طورى كه برخى از علما كتابى در باره رفع تناقض نوشته اند؟!
پاسخ
طراح پرسش خار را در چشم ديگران ديده، ليكن شاخه را در چشم خود نمىبيند.
محدّثان اهل سنت نقل كردهاند كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پيوسته از وجود دروغگويان و جاعلان حديث از زبان خود خبر مىداد و پيوسته آنان را با آتش دوزخ تهديد مىكرد. گاهى مى فرمود:
«لَا تَكْذِبُوا عَلَيَّ فَإِنَّهُ مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ فَلْيَلِجُ النَّارَ».
در حديث ديگر فرمود:
«مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ».
«هر كس بر من دروغ ببندد، جايگاه خود را در آتش آماده بداند».
اين احاديث حاكى از آن است كه در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله همان صحابهاى كه از نظر اهل سنت همگان عادلاند، گاه و بيگاه از زبان
______________________________
(1). صحيح بخارى، حديث 106
(2). صحيح بخارى، حديث 107
پيامبر صلى الله عليه و آله دروغ مىگفتند و او نسبت به اين كار هشدار مىداد.
پس از رحلت حضرت رسول صلى الله عليه و آله جلوگيرى از نقل حديث، سبب شد كه جعل حديث براى كسب مقام و تقرّب به قدرتها آسان شود و در اين مورد، دانشمندان يهود و نصارى كه تظاهر به اسلام كرده بودند، نقش عظيمى در جعل حديث در اسلام را داشتند؛ مانند كعب الأحبار و وهببن منبه و تميم دارى و ….
جعل اين احاديث مايه ظهور تعارض در احاديث نبوى گرديد.
ابن ابى العوجاء در خانه حماد بن مسلم، محدّث نامى اهل سنت پرورش يافت و او در كتابهاى حمّاد دست مىبرد و احاديثى را جعل مىكرد.
در اين مورد كافى است بدانيم بخارى 2761 حديث خود را از 000 600 حديث برگزيده است.
صحيح مسلم 4000 حديث خود را از 000 300 حديث برگزيده است.
مسند احمد قريب 000 30 روايت خود را از 000 750 حديث انتخاب كرد و يك ميليون حديث را حفظ داشت.
همه اينها حاكى از آن است كه بازار جعل حديث در قرن دوم و سوم، براى كسب مقام و ثروت، به قدرى داغ بود كه محدّثان ميليونى در
______________________________
(1). مقدمه ابن خلدون، ص 439
(2). ميزان الاعتدال، ج 1، ص 593
(3). اين شماره با حذف مكررات صحيح بخارى به دست مىآيد: ارشاد السارى، ج 1، ص 28؛ شرح صحيح مسلم، نگارش نووى، ج 1، ص 32
ميان راويان ديده مىشد.
اگر ساعات عمر پيامبر صلى الله عليه و آله را براى امور مختلف تقسيم كنيد، به دست مىآيد كه هرگز آن حضرت وقتى براى گفتن يك دهم اين احاديث را نداشته است! از اين جهت نويسندگان صحاح با تلاش فراوان توانستند معدودى از احاديث را به نام صحيح ضبط كنند.
مسلماً در جعل حديث، تناقض و تعارض فراوانى به چشم خواهد خورد و لذا در همين صحاح، روايات حاكى از «جسم بودن خدا» و «مجبور بودن انسان» فروان است كه صد در صد با روايات تنزيه در تعارض هستند.
اكنون به برخى از علل تعارض در حديث شيعه اشاره مىكنيم:
1. تقطيع روايات
گاهى برخى از راويان، بخش مورد نظر خود را از روايت نقل كرده و بخش ديگر را حذف نمودهاند؛ به گونهاى كه روايت در صورت ضميمه كردن هر دو بخش، معنايى دارد و در تفكيك معنايى ديگر.
يكى از عوامل ظهور تعارض در روايات شيعه، تقطيع يك روايت به دو قسمت است.
2. نقل به معنى
برخى از راويان، لفظ امام را نقل نكردهاند. بلكه مضمون و معناى آن را آوردهاند و همين سبب اختلاف در اخبار و روايات شده است.
3. جعل حديث
جعل احاديث ازطريق غلاة؛ مانند مغيرةبن سعيد و ابو زينب اسدى،
معروف به ابوالخطاب است و امام صادق عليه السلام انگشت روى روايات اين افراد نهاد و گفت: اينان بر من و پدرم دروغ مىبندند. از اين جهت علماى شيعه به روايات اينان اعتنا نكرده و براى آنها ارزش قائل نشدهاند. بنابراين، اگر تعارضى به نظر مىرسد، برخى جنبه طبيعى و برخى ديگر جنبه تخريبى داشته است. امّا آيا اين تعارض براى ابد باقى مىماند يا علما و دانشمندان با موازين، همه اينها را از هم جدا كرده و تعارض را برداشتهاند؟ و نويسندگان كتب اربعه پس از تلاش و تهذيب، به جمع احاديث دست زدهاند و در اين كتابها از روايت اين جاعلان خبرى نيست.
______________________________
(1). رجال كشى، ص 196، شماره 103
پاسخ جوان شيعى به پرسشهاى وهابيان، ص: 147