فرقه غالیان
. لا تغلوا فی دینکم ایّ: لا تجاوزوا الحدّ. غالی جمع غلو است و در اصطلاح به فرقه هایی گفته می شود که اهل بیت(ع) به ویژه امام علی(ع را به مقام اولوهیت و خدایی رسانده و به حلول و تناسخ قائل شده اند.
ریشه غلو:
خداوند متعال می فرماید:« یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم» آیه خطاب به یهودیان و مسیحیان است زیرا مسیحیان درباره عیسی(ع) غلو کرده و می گفتند: او پسر خدا است.
درروایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمودند: « ای علی مَثَل تو در امت من مانند عیسی بن مریم است. قوم عیسی به سه دسته تقسیم شدند. یک دسته به او ایمان آوردند که آن ها حواریّن بودند و یک دسته با او دشمنی ورزیدند که آن ها یهود بودند و یک دسته درباره او غلو کردند و او را از مرتبه اش بالابرده و درجه اولوهیت برای او قائل شدند و آن ها از ایمان خارج شدند…»
با توجه به روایت فوق می توان فهمید که پیدایش فرقه غالیه مورد پیش بینی حضرت بوده است.
اعتقادات کلی غالیان
1.تناسخ وحلول:
2. اعتقاد به اولوهیت امام علی(ع) و سایر ائمه(ع)
3.مرگ ظاهری یا دو سه تیسم
معتقد بودند که بعد از هر امامی او تنها به حسب ظاهر مرده است و آن چه در واقع رخ داده این بوده که روح او به آسمان ها عروج کرده و آن که کشته شده یا مرده، شخصی دیگر در سیما و صورت او بوده است.این عقیده با پندارهای گروهی از بدعت گذاران مسحی پیوند دارد و تحت تاثیر گروهی از مانویان که به کیش مسیحی درآمده و بعدها مسلمان شده بودند، به اسلام نیز رسوخ کرده است.
4.اندیشه نبوت مستمر
به این معنا که روح نبوت را حقیقتی واحد دانسته اند که در اشخاص مختلف ظهور یافته است و پس از محمد(صلی الله علیه و آله) در شخصیت امام علی(علیه السلام) وجود دارد و نبوت در او نیز تجلی پیدا کرده است.
5.تفویض
یکی از مهم ترین عقاید غالیان این بود که از سویی اعتراف داشتند که امام حادث و آفریده خدایند و قدیم نیستند و از سویی دیگر خلق و رزق را به آنان نسبت می دادند و مدعی بودند خداوند آنان را به صورتی ویژه آفریده و کار جهان را با همه آن چه در آن هست و نیز افعال بندگان را به آنان واگذارده و تفویض کرده است.
به طور کلی مبدّع چهار نظریه بودند: تشبیه-بداء-رجعت و تناسخ