از نظر امامیه علم به چند روش به امام می رسد:
1.از طریق پیامبر(صلی الله علیه و آله)
شیخ مفید می نویسد: علم غیب امامان (علیهم السلام) از طریق تعلیم پیامبر(صلی الله علیه و آله) است.
2.از طریق الهام
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ قَالَ: «قُلْتُ لِأَبِي إِبْرَاهِيمَ ع عِلْمُ عَالِمِكُمْ أَ شَيْءٌ يُلْقَى فِي قَلْبِهِ أَوْ يُنْكَتهامُ فِي أُذُنِهِ فَقَالَ نَقْرٌ فِي الْقُلُوبَ و نَكْتٌ فِي الْأَسْمَاعِ وَ قَدْ يَكُونَانِ مَعا»
3.ازطریق کتب گذشته و مصحف فاطمه(سلام الله علیها)
حسين بن ابى العلاء گويد: از امام صادق (علیه السلام) شنيدم مىفرمود: «به راستى در نزد من جفر ابيض است، گويد: گفتم: آن چه چيز است؟ فرمود: زبور داود، تورات موسى، انجيل عيسى، صحف ابراهيم، احكام حلال و حرام و مصحف فاطمه (سلام الله علیها)، معتقد نيستم كه در آن قرآنى باشد با اين حال در آن است آنچه مردم راجع به آن به ما نياز دارند و ما به احدى نياز نداريم و آنقدر جامع است كه در آن حكم مجازات به يك تازيانه و نصف تازيانه و ربع تازيانه و غرامت خراش هم درج است»
در میان روایات ، روایاتی به چشم می خورد ک علم غیب را برای امام ثابت می داند اما روایاتی دیگر نیز وجود دارد که علم غیب را از امام نفی می کند. (شیخ مفید بیان می کند که: مراد از علم غيب كه امام (ع) آن را از خود نفى مىكند مطالبى است كه جز خداوند كسى از آن آگاه نيست، و الا خبر دادن از حوادث آينده و اسرار پنهانى ديگر و … در سخنان و اخبار آن بزرگواران فراوان بچشم مىخورد). اما به هر حال اعتقاد مسلم شیعه این است که امام علم غیب می داند.
شیعه می گوید:
امام به جميع اموري كه بندگان در امر معاش يا در امر معاد به آن محتاجند عالم است، چون بنا بفرض، امام نفوس را از ملكوت آنان هدايت بحق مىكند، و آنا نرا به كمال خود مىرساند، بنابراين چگونه ممكن است كه خود او نسبت به مايحتاج عباد در امور تكاملى آنها جاهل باشد، و اين خاصّه نيز از آيات قرآن كه يهدون بأمرنا، و افضليّت مقام امامت از نبوّت طبق مفاد خطاب حضرت حقّ به ابراهيم خليل روشن می شود.و به علاوه چون فعل و قول امام منطبق بر حق به تمام معنى الكلمه است، و در مقام عبودّيت و تقّرب، امام پا به مرحلهاى گذارده، كه خود خدا در وجود او آمر و ناهى خواهد بود، و فعل امام عين وحى خداست، بنابراين همانطور كه بر خدا مايحتاج عباد پوشيده نيست، بر امام كه مجلاى أتمّ و مجراى كامله افاضات حضرت احدّيت به موجودات است، اين امر مخفى نيست، بلكه علم امام عين علم خدا بوده و تفاوتى در اصل معنى وجود ندارد.
نظر برخی بزرگان
نظر شیخ مفید:
«ما می گوییم همانا ائمه از آل محمد(صلوات الله علیه) می دانند ضمائر بعض بندگان را و می دانند آن چه قبل از آن بوده است و این واجب نیست از صفاتشان و شرط در امامتشان نیست و همانا خداوند آن ها را اکرام کرده به وسیله ی علم و آن ها می دانند این علم لطف در طاعتشان بوده و تمسک به امامتشان، و این عقلا واجب نیست بلکه واجب از جهت سماع است پس اطلاق قول به این است که ایشان علم غیب می دانند.»
نظر عبدالرزاق لاهیجی
«آن چه از صفات و خصایص خاص امام است، علم به جمیع علوم و جمیع ما یحتاج الیه الناس است اگرچه در غیر امور دینیه باشد.»
نظر علامه حلی هم بر این است که واجب است بر امام که علم همه چیز را بداند زیرا او می خواهد حافظ شریعت باشد بدون کم و زیادی، واضحات است که کسی که می خواهد حافظ شریعت باشد باید عالم باشد.
قاضی نور الله مرعشی هم معتقد است.: «همانان علم جعفر علم الهامی است نه اکتسابی»
نظرابن عطیه:«که علم امام علی(علیه السلام) بر دو قسم است: علم به کتاب و علم به سنت.شاهد آن هم آیه تطهیر است که بر اهل کساء نازل شده است»
https://kowsarnet.whc.ir/profile/4430708843#main
احسنت
http://zamhareer.kowsarblog.ir/